محمود شاهمیرزایی در گفت و گو با خبرنگار الماس اظهار کرد: برای ورزش کردن پشتوانه ای نداشتم و صرفا فیلم ها و انیمیشن های رزمی یا جنگی که در تلویزیون نمایش داده می شد، موجب شد به ورزش رزمی علاقه مند شوم و از آنجایی که سعی می کردم این علاقه را روی اطرافیان و اعضای خانواده پیاده کنم و حرکاتی که در فیلم ها می دیدم را در مدرسه با هم کلاسی ها، در کوچه با پسرهای همسایه و در خانه تمرین می کردم پدرم که نیز در جوانی کاراته کار کرده بود و روحیه ای شبیه به من را داشت تصمیم گرفت مرا به باشگاه ورزشی بفرستد، در سال ۱۳۸۰که ۱۰ ساله بودم وارد باشگاه ورزشی شده و به انتخاب خودم در رشته تکواندو ثبت نام کردم.
این تکواندوکار اصفهانی تصریح کرد: در سالهای اول چون هم درس می خواندم و هم باشگاه میرفتم نمی توانستم حرفه ای کار کنم چرا که خانواده اصرار روی درس خواندنم داشتند و میخواستند به واسطه درس به جایی برسم اما پس از چند سال علاقه ام به ورزش بیشتر شد و تصمیم گرفتم بین ورزش و تحصیل کردن، ورزش را انتخاب کنم از سال ۱۳۸۸ که ۱۸ ساله بودم با مشورت مربی خود فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرده و در مسابقات کشوری تکواندو شرکت کردم و مقام دوم را از آن خود کردم ولی از آنجایی که با شروع فعالیت حرفه ای ورزشی به فکر کار کردن و امرار معاش نیز افتادم ساعت باشگاه تکواندو با ساعت کارم همخوانی نداشت و وارد حرفه کیوکوشین که یکی از شاخه های کاراته است و به آن علاقه داشتم شدم و از همان اول حرفه ای کار کردم و در مسابقات کشوری مقام های اول و دوم را کسب کردم و ۴ مقام کشوری از کیوکوشین دارم.
وی افزود: داورانی که در مسابقات کیوکوشین سبک مبارزه کردنم را دیدند از من خواستند برای مسابقات جهانی شرکت کنم مربی که داشتم هم تا حدودی حمایتم می کرد اما هم بخاطر ساعت کاری که داشتم و با باشگاه همخوانی نداشت و هم چون باید ۱ ماه در اردو تیم ملی شرکت می کردم و تمام مخارج آن با خودم بود در مسابقات جهانی شرکت نکردم و اینبار بین ورزش و کاری که داشتم، کار را انتخاب کردم.
این ورزشکار اصفهانی ادامه داد: برای اینکه بتوان حرفه ای ورزش کرد و با ورزش به جایی رسید باید وقت آزاد زیادی داشت چرا که حرفه ای کار کردن نیازمند تمرین روزانه بین ۶ تا ۸ ساعت است و هزینه زیادی هم می برد چرا که تمرین کردن در جایی غیر از باشگاه احتمال آسیب را بالا می برد و فکر کردن به اینکه پدرم بجز من ۴ دختر دیگر دارد و همه محصل بودند و به واسطه ازدواج و تهیه جهیزیه مخارج زیادی را متحمل می شدن باعث شد به فکر کارکردن باشم اما از آنجایی که ساعت کاریم با باشگاه تداخل داشت گاهی نمی توانستم به باشگاه بروم و یکی از دلایل حرفه ای کار نکردنم این شد.
شاهمیرزایی بیان کرد: در حیطه حرفه ورزشی که داشتم نتوانستم از خودم باشگاه بزنم چون هزینه و وقت زیادی می خواست چرا که برای آموزش دادن باید بالا سر ورزشکاران ایستاد و کسی نیز نبود قبول کند به صورت شراکت باشگاه بزنیم به همین دلیل وارد بازار کار شدم و از طریق بازار کسب درآمد کردم چند سالی مربی باشگاه ژیمناستیک کودکان و پارکور بودم و به عنوان شغل دوم باشگاه کرایه کرده بودم و آموزش می دادم ولی با آمدن کرونا باشگاه ها تعطیل شد و به تازگی در بازار به صورت مستقل مغازه زدم و دیگر وقت آموزش دادن ندارم ولی اگر وقت پیدا کنم چون علاقه به ورزش دارم حتما ادامه می دهم در دوره ای که تکواندو کار می کردم پارکور و ژیمناستیک نیز دوره دیدم و صرفا علاقه داشتم و حرفه ای کار نکردم دو سال هم هست که برای قوی تر شدن و اینکه بدنسازی مکمل تمام ورزش ها است بدنسازی کار می کنم ولی حرفه ای فعالیت نمی کنم.
محمود شاهمیرزایی گفت: مربی و دوستانی که در تیم اصفهان با هم کار می کردیم اشتیاق مرا به ورزش و حرفه ای کار کردن زیاد می کردند مربی دلسوز و حمایتگری داشتم که ۱۰ مدال جهانی در رشته تکواندو دارد و در مسابقات کشوری بهترین مربی شناخته شد و در آخرین مسابقه ای که ورزشکاران تیم خود را معرفی کرده بود تیم اصفهان را با ۱۵ مدال طلا ۳مدال نقره و ۳مدال برنز برگردانده بود داشتن چنین مربی و تیمی باعث می شود باز هم بخواهم حرفه ای کار کنم اما شرایط کاری اجازه نمی دهد.
وی افزود: در مسابقات استانی شرکت نمی کردم چرا که احتمال آسیب دیدن زیاد بود و مدالش اصلا ارزش نداشت و صرفا هزینه بود مسابقات استانی بیشتر جنبه درآمد زایی برای استان را دارد تا شهر برگزار کننده مسابقه بتواند اسپانسر تیم هایی شود که قصد دارند مسابقات کشوری دهند و مربی نیز اصراری روی آن نداشت و به عهده خودمان گذاشته بود.
این ورزشکار اصفهانی گفت در تمام دوره ای که تا الان ورزش کردم بیمه ورزشی رد کردم اولین باری که در مسابقات کشوری کیوکوشین شرکت کردم قسمتی از قفسه سینم شکست و قسمتی از استخوان قفسه هم تو رفتگی پیدا کرد و آسیب جدی دیدم که با مدت طولانی استراحت کردن خوب شدم از دیگر مصدوماتم به دفعات زیاد کش آمدن تاندون دست و پا و شکستگی های جزئی بود یکبار هم در پارکور مچ هر دو دستم با هم شکست و دوران سختی بود چرا که حتی کارهای شخصی خودم را هم نمی توانستم انجام دهم و تمام مدت نیاز داشتم یک نفر کارهایم را انجام دهد حتی برای غذا خوردن و لباس پوشیدن هم مشکل داشتم که خانوادم تمام وقت مصدومیت تا بهبود کامل کارهایم را انجام دادند.
انتهای پیام/